زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

ستون پایه های دین بهی

بررسی برخی از اصول بنیادین دین بهی در فهم ماهیت و کارکرد حکومت دینی ساسانی کمک شایانی است: 
1)جهان بینی دین نامبرده بر ثنویت (دوگانگی) استوار است: جهان از دو اصل روشنایی و تاریکی سرچشمه گرفته که پیوسته با یکدیگر در جنگند. هرمزد در روشنایی آغاز به آفرینش کرد و سپس اهریمن از دل تاریکی سر بر آورد و به قلمرو روشنایی تاخت. هرمز روح و زندگی را آفرید؛ اهریمن مرگ و نیاز را؛ هرمز گاو و سگ و کیومرث و ... را آفرید و اهریمن مار و ملخ و قورباغه و مورچه و زمستان و تاریکی و حیض زنان و ... را؛ خلاصه هرمزد آفریننده "خوبیها" ست و اهریمن افریده "بدیها" (اوستا جلد 1،ص 138 و 176،؛ جلد 2 ،ص 664،659؛ دینکرد،جلد 3، 136-145) ؛ ره آورد این ثنویت، جزمیت و مطلق اندیشی بود؛ زیرا همه چیز در این جهان بینی یا "سیاه" و "اهریمنی" است یا "سفید" و "اهورایی".

2)فرهنگ بسته و راکد قومی، غرور و خود محوری قومی – نژادی نیز از دیگر ویژگیهای بنیادی دین نامبرده است: "باید یگانه شد با ایرانیان تا خوی ایرانی ایشان را طلب کرد؛ و باید بیگانه و جدا شد از انیرانیان (غیر ایرانیها)تا از خوی انیرانی ایشان در امان بود"!؟(فریدون فضیلت، دینکرد، کتاب سوم، ص103-104)
در "مهدویت"! بهدینی، پشوتن پسر فناناپذیر گشتاسب در پیشاپیش یک سپاه ایران را فتح کرده دین اورمزد را با قدرت خود پیوند خواهد داد و سه نژاد از دیوپرستان: ترکها، رومیها و عربها را نابود خواهد کرد! (ماریان موله، ایران باستان، ص110) ؛ افسانه ای که نژادپرستان زورمدار ایرانی همچنان در آرزوی تحقق آن، دست کم در باره ترکها و عربها، بسر می برند! 
دین زرتشتی چنان با نژادپرستی آمیخته است که پیروان آن هنوز از دست نیاکان ایرانی خود می نالند که چرا به دینشان پشت کرده و "دین تازیان"!؟ را برگزیدند! و ایرانیان مسلمان را به "دین آریایی"!؟ خود فرا می خوانند! پیوند ناگسستنی با برتری جویی قومی – نژادی سبب گشته که دین مزدیسنا در تاریخ کمترین جذابیتی برای غیر ایرانیان (اگر نگوییم غیر "فارس ها") نداشته باشد و با همه فشارها و سرکوبها و زورگوییهای ساسانیان نتواند فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران رود؛ و این حقیقت امروز نیز از گستره جغرافیایی "دین زرتشتی" و بافت قومی – نژادی آن بخوبی دانسته می شود. بخشندگی و مهربانی اورمزد شامل حال "بیگانگان" نمی شود؛ اورمزد در دل بیگانگان مهر میهن را تنها و از آنرو نهاده که از اندیشه هجوم به "ایران زمین" باز بمانند!؟

3)پشتیبانی از مالکیت دودمانی دستیابی به زر و زور، رسالت اجتماعی دین نامبرده است. جاه طلبی و شکم چرانی در "نیایش زرتشت"؟! به درگاه اهورامزدا بخوبی دیده می شود: "ای نیکو! ای توانگر! اکنون من از تو خواستار این خوشبختی هستم که بسیار ارجمند باشم و به سلطنت بزرگی برسم که در آن خوردنی فراوانی آماده باشد"!؟ (جلیل دوستخواه، اوستا، آبان یشت). 
برتری جویی طبقاتی، جانبداری از پادشاهان و اشراف و موبدان مفتخوار، فخر و نازش به "دارایی و پسران"، و تحقیر فقیران و گرسنگان استثمار شده از اصول بنیادین دین نامبرده است: "ای سپیتمان زرتشت! مردی که همسری دارد برتر از کسی است که همسری ندارد و پسرانی بوجود نمی آورد. کسی که خانه ای دارد برتر از کسی است که خانه ای ندارد. کسی که دارایی دارد بسی برتر از کسی است که هیچ ندارد... آنکس که خود را با گوشت سیر کند، بیش از آنکه چنین نکند، از منش نیک سرشار شود. گرسنه مرده ای بیش نیست! سیر به ارزش یک گوسفند، به ارزش یک گاو سپید، به ارزش یک آدمی بر گرسنه برتری دارد... همین سیر است که می تواند در برابر آشموغ بی دین که هیچ نمی خورد با جنگ ایستادگی کند" (وندیداد، فرگرد چهارم، بخش سوم، ص43-47)2

اگر در اسلام برتری انسانها به ارزشهایی چون یکتاپرستی، نیکوکاری، انفاق، دوری جستن از گناه و ستم، حق جویی و عدالتخواهی است، در دین مزدیسنا، درست مانند اعراب مشرک جاهلی، برتری انسانها به "دارایی و پسران" است؛ با این تفاوت که اعراب جاهلیت رابطه ای ضروری میان "گوشتخواری" و "منش نیک" برقرار نکرده بودند! روش و راهکار تقویت مالکیتهای دودمانی و انباشت ثروت نیز ازدواج با محارم بود؛ تا آنجا که پسر ۱۷ ساله چون بی پدر می شد مجبور بود با مادرش ازدواج کند! و پسر بینوا، بنا بر وجدان انسانی اش، گاه چنان از زندگی بیزار می شد که دست به خود کشی می زد تا مرتکب همبستری با مادر نگردد (فریدون فضیلت، دینکرد، کتاب سوم، بخش نخست، ص 143-152 ؛ کتاب پنجم دینکرد، ترجمه احمد تفضلی و ژاله آموزگار،فصل 18، ص،62-در باره خویدوذه یا ازدواج با محارم و آنها که ازاین حکم سرپیچی می کنند)
با آنکه نژادپرستان زرتشت گرا می کوشند معنی دیگر و قابل قبولی برای خویدوذه دست و پا کنند تا همچنان نسل دیگری را با این نیرنگ در گیجی و گمراهی نگه دارند، در اسناد زرتشتی حتی اورمزد و کیومرث و زرتشت هم به ازدواج همخونی آلوده هستند (ماریان موله، ایران باستان، ص ۱۰۲ ).
در یک جمع بندی، باید گفت که شرک و جزمیت و مطلق گرایی، نژادپرستی و قوم گرایی، ستایش زر و زور، و تکبر و خودخواهی از مبانی دین مزدیسنا بشمارند.

پاورقی:

1-دیدگاههای نژادپرستانه زرتشتی را مقایسه کنید با قرآن، سوره حجرات، آیه ۱۳ ؛ و نیز با سخنرانی پیامبر در حجته الوداع: "ای مردم شما همگی فرزندان آدم هستید و آدم از خاک آفریده شد. پس هیچ برتری نیست برای عرب بر عجم و نه برای عجم بر عرب، نه برای سیاه بر سرخ و نه برای سرخ بر سیاه، مگر به سبب تقوا و پرهیزگاری".

2-مقایسه کنید با قرآن، سوره بقره، آیه ۱۷۷ : "نیکوکاری آن نیست که روی بجانب مشرق یا مغرب کنید (برای نیایش)، بلکه نیکوکار کسی است که بخدای یگانه و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب خدا و پیامبران ایمان آورد و مال را با همه دوستی آن به نزدیکان و یتیمان و فقیران و درماندگان و درخواست کنندگان و در راه آزادی بردگان خرج کند؛ نماز بپا دارد و زکات مال به مستحقان بدهد و به پیمانی که می بندد وفا کند و در پریشانی و رنج و سختی شکیبا باشد. کسانیکه بدین اوصاف آراسته اند به حقیقت راستگویان و پرهیزگارانند". آرمان قسط و عدالت اجتماعی چنان جایگاه والایی در قرآن دارد که حتی نماز مؤمنانی که با فقر و گرسنگی در جامعه نمی ستیزند بی ارزش دانسته شده است. همچنین نگاه کنید به تفسیر سوره ماعون،از زنده یاد سید محمود طالقانی در کتاب چهارم پرتوی از قرآن.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.