زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

انحراف و غفلت قلب

«خَتَمَ اللَّهُ عَلـى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلـى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلـى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ»: خداوند بر قلب های شان و گوش های شان مهر نهاده، و بر چشم های آنان پرده ای کشیده.
توضیح: 1- یعنی خداوند انسان را طوری آفریده که اگر در گناهکاری و هنجارشکنی به این حد برسد، دیگر شخصیت او قابل تغییر نباشد، گوش فطرتش ناشنوا و بینش فطرتش در پوششی مدفون شود.
2- قلب در ادبیات قرآن و اهل بیت علیهم السلام، کاربردهای متعدد دارد، در این آیه مراد از آن «شخصیت درونی فرد» است.
امام صادق علیه السلام فرمود: إِنَّ لِلْقَلْبِ أُذُنَیْنِ فَإِذَا هَمَّ الْعَبْدُ بِذَنْبٍ قَالَ لَهُ رُوحُ الْإِیمَانِ لَا تَفْعَلْ وَ قَالَ لَهُ الشَّیْطَانُ افْعَلْ وَ إِذَا کَانَ عَلَى بَطْنِهَا نُزِعَ مِنْهُ رُوحُ الْإِیمَانِ: قلب(شخصیت درونی) انسان دو گوش دارد، وقتی که آهنگ گناه می کند، روح ایمان (روح فطرت) به او می گوید: این کار را مکن. و شیطان به او می گوید بکن. وقتی که (به حرف شیطان عمل کند و) روی شکم زن نامحرم قرار گیرد، روح ایمان از قلب (شخصیت درونی) او جدا می شود. باز فرمود: مَا مِنْ قَلْبٍ إِلَّا وَ لَهُ أُذُنَانِ عَلَى إِحْدَاهُمَا مَلَکٌ مُرْشِدٌ وَ عَلَى الْأُخْرَى شَیْطَانٌ مُفْتِنٌ هَذَا یَأْمُرُهُ وَ هَذَا یَزْجُرُهُ الشَّیْطَانُ یَأْمُرُهُ بِالْمَعَاصِی وَ الْمَلَکُ یَزْجُرُهُ عَنْهَا...:هیچ قلبی نیست مگر اینکه دارای دو گوش است؛ در یکی از آنها فرشته ای هدایتگر است و در دیگری شیطان فتنه گر؛ آن (فرشته) باز می دارد، و این (شیطان) وادار می کند؛ شیطان او را برگناهان امر می کند و فرشته او را از گناهان باز می دارد...

امام صادق علیه السلام فرمود: مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ لِقَلْبِهِ أُذُنَانِ فِی جَوْفِهِ أُذُنٌ یَنْفُثُ فِیهَا الْوَسْوَاسُ الْخَنَّاسُ وَ أُذُنٌ یَنْفُثُ فِیهَا الْمَلَکُ فَیُؤَیِّدُ اللَّهُ الْمُؤْمِنَ بِالْمَلَکِ فَذَلِکَ قَوْلُه‏: «وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ‏»:
هیچ مؤمنی نیست مگر قلبش که در درون دارد، دارای دو گوش است: در یک گوشش وسواس و خنّاس می دمد، و در دیگری فرشته ای می دمد، و خداوند مؤمن را بوسیله آن فرشته یاری می کند و این است معنی آیه «وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ».
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِی نَفْسِهِ:خوشا به حال کسی که در نفس خودش خوار باشد.
3- و فرمود:
لَکِنَّ اللَّهَ یَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِد... إِخْرَاجاً لِلتَّکَبّـُرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ إِسْکَاناً لِلتَّذَلُّلِ فِی نُفُوسِهِمْ: لیکن خداوند بندگانش را با انواع مشکلات امتحان می کند... تا تکبر را از قلب های آنان خارج کند، و تذلل را در شخصیت شان جایگزین کند.
4- دربارۀ روزه فرمود:
لُحُوقِ الْبُطُونِ بِالْمُتُونِ مِنَ الصِّیَامِ تَذَلُّلًا: چسبیدن شکم ها به درون، در اثر روزه برای تذلّل.
5- فرمود:
الْمُؤْمِنِ بِشْرُهُ فِـی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِـی قَلْبِهِ أَوْسَعُ شَـیْ‏ءٍ صَدْراً وَ أَذَلُّ شَـیْ‏ءٍ نَفْساً:بشاشت مؤمن در صورتش است، و غم و غصه اش در قلبش، سینه اش فراخترین چیز است، و نفسش ذلیل ترین چیز.
1- امیرالمؤمنین علیه السلام پیراهن کهنه ای پوشیده بود، برخی ها تعجب کردند، فرمود: یَخْشَعُ لَهُ الْقَلْبُ وَ تَذِلُّ بِهِ النَّفْسُ وَ یَقْتَدِی بِهِ الْمُؤْمِنُونَ: قلب (شخصیت درون) بوسیلۀ آن خاشع می شود، و نفس خوار می گردد، و مؤمنان (به این کار من) تأسّی می کنند.
مراد از این «نفس» در این حدیث، شخصیت درون نیست. بل «نفس امّاره= روح غریزه» است. بدلیل وجود لفظ «قلب» و بدلیل زمینۀ سخن که مبارزه با سرکشی و چموشی نفس اماره در برابر مدیریت روح فطرت (= نفس لوّامه) است.
پس این حدیث و کلمۀ «تذلّ» که در آن آمده، از موضوع بحث ما خارج است.
2- در جای دیگر می گوید: «أَیْ بُنَـیَّ.... أَحْـیِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَةِ وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ وَ قَوِّهِ بِالْیَقِینِ وَ نَوِّرْهُ بِالْحِکْمَةِ وَ ذَلِّلْهُ بِذِکْرِ الْمَوْتِ»: پسرم.... قلبت را با موعظه زنده کن، و آن را با زهدورزی بمیران، و با حکمت نورانیش کن، و با یاد آوری مرگ ذلیلش کن.
هم می گوید قلبت را زنده کن و هم می گوید قلبت را بمیران. ظاهر این سخن تناقض است، اما اگر دقت کنیم تناقض در آن نیست، زیرا مراد این است:

شخصیت درونیانسان از چگونگی تعامل میان دو روح غریزه و فطرت، حاصل می شود، پس روح فطرت را با موعظه زنده و نیرومند کن، و روح غریزه را با یاد آوری مرگ تضعیف کن تا خودسری نکند و تحت مدیریت روح فطرت قرار گیرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.