زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

ارتباط فطرت و قلب


رؤیا ـ فطرت ـ قلب: قرآن وقتی که از ساختمان و سازمان انسان بحث می‌کند نهاد خاص انسانی(نهاد دوم انسان) را فطرتمی‌نامد ـ فطرت الله الّتی فطر الناس علیها ـ و هنگامی که از فعالیت نهاد اول انسان یعنی غریزه بحث می‌کند آن را نفس امّاره می‌نامد ـ انّ النفس لامّارة بالسّو ـ و زمانی که از فعالیت نهاد دوم یعنی فطرت سخن می‌گوید آن را «قلب» می‌نامد و آنگاه که سخن از درگیری غریزه و فطرت می‌گوید، فطرت را نفس لوّامه می‌نامد. قرآن دقیق‌ترین انسان شناسی را با تبیین دقیق اصل و با تبیین جزئی‌ترین جزئیات، ارائه می‌نماید.

قرآن به دو نوع بینائی و دو نوع شنوائی و دو نوع درک درونی، انسان توجه دارد: لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم اذان لا یسمعون بها اولئک کالا نعام بل هم اضلّ اولئک هم الغافلون: آنان قلب دارند لیکن به وسیلة آن درک نمی‌کنند، و آنان چشم دارند امّا به وسیله آنها نمی‌بینند و آنان گوش دارند ولی به وسیله آنها نمی‌شنوند، آنان مانند حیواناتند بل آنان گمراه‌ترند. آنانند غافلان. (179 ـ اعراف).
با اینکه فطرت دارند درک‌شان درک غریزی است و با اینکه بینائی دارند بینائی‌شان بینش غریزی است و با اینکه شنوائی دارند شنوائی‌شان شنوائی غریزی است آنان مانند چهار پایانند، غریزه بر وجود و زیست‌شان حاکم است بل ره نیافته‌تر از حیوان هستند زیرا انسان غریزی خطرناکتر از حیوان است. چون غریزه چنین انسانی نیروی دیگری را هم در خدمت می‌گیرد به نام فطرت، که از آن سوء استفاده می‌نماید و پدیده‌هائی را به وجود می‌آورد که حیوان از آن نفرت و نفور دارد، که از زبان حضرت لوط به مردم شهر لوط می‌فرماید:
آیا مرتکب ناهنجاری می‌شوید که در عالم هیچکدام از موجودات سابقه ندارد ـ ؟ شما با مردان آمیزش می‌کنید آمیزش شهوی پست‌تر از «صرفاً غریزی». و از زنان پرهیز می‌کنید آری شما مردمان از حدّ گذر هستید (80 ـ 81 سوره اعراف).
انسان در گمراهی و انحراف از حد غریزه هم می‌گذرد همه عالم‌ها عالم جماد، عالم نبات، عالم حیوان همه جنس موافق را دفع و جنس مخالف را جذب می‌نمایند (ما سبقکم بها من العالمین).
آیه مورد بحث دقیقاً در مقام بیان این نکته است که انسان در هر دو صورت خواه در صورت گمراهی و خواه در صورت هدایت، غیر از حیوان است و به طور بنیادین از ماهیت دیگری برخوردار است.
انسان می‌تواند بوسیله رؤیا جهانی منفی را بسازد و پدیده و پدیده‌های نادرستی را به وجود آورد که حیوان از چنین چیزی عاجز است این وقتی است که فعالیت و توان فطرت که قلب نامیده می‌شود محکوم غریزه باشد به طور کور برای غریزه عمل نماید.
باید فطرت، غریزه را (و قلب، نفس اماره را) کنترل کند تا چیزی به نام «عقل» توان فعالیت داشته باشد. و لذا اسلام ارزش اصلی را به قلب می‌دهد نه به مغز.

در احکام فرعی آنجا که مسئله یک مسئله مادی، اقتصادی، جنسی نیست و تنها انسانیت انسان و آن مشخصة انسان از حیوان مطرح است از میان بخش‌های پیکر انسان ارزش را به قلب می‌دهد. نماز بر میّت که آخرین احترام و ارزش عملی است که به یک انسان ابراز می‌گردد بر سینه او تقدیم می‌گردد اگر از پیکر یک انسان تنها سر یا دست و یا پا و به دست آید و بقیه از بین رفته باشد، نماز بر او واجب نیست لیکن اگر تنها سینة یک فرد بدست آید نماز برایش واجب می‌گردد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.