زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

شیخ خزعل و شوروی

...وقوع انقلاب بلشویکی1917 و روی کار آمدن لنین و تأسیس کشور اتحاد جماهیر شوروی که بدون شک یکی از حوادث بسیارمهم قرن بیستم بود، معادلات قدرت را نه تنها در منطقه، بلکه در کل جهان تغییر داد. به قدرت رسیدن بلشویک ها و فسخ کلیه قراردادهای قبلی روسیه تزاری با ایران و انعقاد قرارداد 1921 شوروی و ایران و همچنین فسخ قرارداد 1907 روس با انگلیس، موجبات وحشت انگلیسی ها از خطر گسترش و نفوذ کمونیسم را فراهم کرد. تبعات این رویداد شگرف منجر به وقوع کودتای سوم اسفند 1299 و تشکیل دیکتاتوری نظامی رضاخان و فداکردن همه ی متحدان ریز و درشت انگلیس به نفع دیکتاتور نظامی بود. آنچه در این خصوص قابل تأمل است، دیدگاه و موضع اتحاد جماهیر شوروی نسبت به رضاخان است که بر مبنای همین دیدگاه و موضع، آنها به دوستان و دشمنان رضاخان نگاه می کردند. بلشویک های روسیه برای شناخت شیخ خزعل، براساس تحلیل و ارزیابی خود از ماهیت رضاخان حرکت کردند. و از آنجا که انگلیسی ها در این کارزار با ظرافت خاص عامل کردند، لذا مجموعه ی برنامه ریزی ها و اقدامات آنها به همراه عملکرد رضاخان،چنان شرایطی را پیش آورد که روس ها به عنوان مدافع و حامی پروپاقرص او و دشمن سرسخت شیخ خزعل، فریب انگلیسی ها و رضاخان را خوردند و عملا همان سیاست و خط مشی را در پیش گرفتند که مدنظر انگلیسی ها و رضاخان بود. به عبارت دیگر بلشویک های شوروی ها در برقراری و تحکیم پایه های دیکتاتوری رضاخان نقش به سزایی داشتند و اگر بگوییم در این کارزار آتش بیارمعرکه یا حتی کاسه داغ تر از آش شدند،سخن گزافی نگفته ایم. 

بلشویک ها که انقلاب ایران را «کلید یک انقلاب سراسری» در شرق تلقی می کردند.پس از اکتبر1917 برای جلب دوستی ایران به تلاش برخاستند. ...
...در حقیقت روس ها پس از به قدرت رسیدن رضاخان از یک سو غافلگیر و از سوی دیگر خوشحال و مسرور شدند. آنها بر این باور بودند که رضاخان جنبشی ملی و انقلابی را رهبری می کند و کودتای او را یک «رویداد تاریخی» ارزیابی کردند که آغازگر مرحله ای جدید است. آنها چنین می پنداشتند که دیکتاتوری نظامی چیزی جز یک دوران گذرا نیست که در پایان به حکومتی ملی و جمهوری منتهی می شود.1 با توجه به این تحلیل و دیدگاه، روس های بلشویک حمایت از رضاخان و دشمنی با شیخ خزعل را در دستور کارخود قرار دادند. آنها در منازعه رضاخان و شیخ، نه تنها از رضاخان جانبداری کرده،بلکه او را به سرکوبی شیخ خزعل تشویق و تحریک می کردند. رضاخان نیز از این موضع روسهای بلشویک،حداکثر بهره برا برد و آنچنان در این روند پیش رفت که همواره از روس ها استفاده می کرد تا از انگلیسی ها حداکثر امتیازات را بگیرد. رضاخان چنین وانمود می کرد که از روسیه سرخورده شده و اکنون زمان آن فرا رسیده که روس ها او را در تبلیغات علیه شیخ خزعل و ایجاد بستر و زمینه ی مناسب جهت آماده سازی افکر عمومی به منظور سرکوبی شیخ خزعل، یار و یاور بودند.

در این مرحله نیز دولت شوروی حمایت های خود را از رضاخان دریغ نکرد و سعی نمود او را به عنوان یک چهره ضدانگلیسی و میهن پرست در نظر مردم جلوه دهد، والبته به همین گونه تبلیغات نیز اکتفا نکرد و حاضر شد ضمن ارسال اسلحه، در صورت نیاز قوای کمکی نیز در اختیار رضاخان قرار دهد، که با سفارش سفیر انگلستان، رضاخان حاضر به قبول آن نشد.
در ماه مه 1922 در پی حادثه ی شلیل و پس از آنکه رضاخان تعرض مالیاتی خود را علیه شیخ خزعل آغاز کرد و شیخ برای مقابله با رضاخان، به دنبال تشکیل اتحادی از قبایل و ایلات بختیاری، قشقایی و لُر بود، و در پی آنکه بختیاری ها در 12 ماه مه اعلام کردند تمامی اختلافلا خود را با شیخ خزعل کنار گذاشته اند و میان آنها و شیخ یک سند رسمی(توافق نامه) امضا شد، سفیر شوروی اتحاد آنها را تهدید علیه رضاخان تلقی کرد و در ملاقات با صمصام السلطنه، او را تهدید کرد که در صورت ادامه این گونه فعالیت ها، ارتش سرخ وارد عمل خواهد شد... .

...پس از آنکه تنش میان رضاخان و شیخ خزعل به اوج خود رسید و رضاخان از تهران رو سوی جنوب گذاشت و شیخ خزعل، نیروهای خود را برای رویارویی با رضاخان بسیج کرد، در ماه نوامبر دولت شوروی رضاخان را برای سرکوب قهرآمیز شیخ تحت فشار قرار داده بود.2...
...رضاخان در سفررنامه خود می نویسد پس از ملاقات او با شیخ خزعل در اهواز که به تسلیم بی قید و شرط خزعل منتهی شد،اولین کسی که در اهواز این پیروزی را به او تبریک گفت: کنسول شوروی در اهواز بود.3 حسین مکی نیز در این باره خاطر نشان می سازد پس از گرفتار شدن شیخ خزعل به دست رضاخان، بلشویک ها به تحسین از اقدام او پرداختند.4 به همین دلیل بلشویک ها پس از انگلیسی ها و به فاصله ی دو روز پس از آنها یعنی روز 14 آبان 1304 حکومت پادشاهی رضاپهلوی را به رسمیت شناختند.5

از نوشتن برخی پاورقی ها صرف نظر شده است


1-ولتر لاکور « الاتحاد السوفیتی و الشرق الاوسط» ص6
2-لورین به وزارت امورخارجه،تلگراف شماره6، محمره 15 نوامبر 1924
3-فرج الله خان بهرامی.سفرهای رضاشاه.ص210
4-حسین مکی. تاریخ بیست ساله ایران جلد سوم ص 267
5-همان ص 7

فراز و فرود شیخ خزعل خلاصه ص301-308
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.