زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

شیخ خزعل و بختیاری ها

«منافع انگلیس ایجاب می کرد روابط خوانین بختیاری با شیخ خزعل روابط حسنه و به دور از تنش باشد. در آن دوره حفظ امنیت جاده کاروان رو از محمره تا اصفهان برای استمرار تجارت انگلیسی ها از اهمیت شایانی برخوردار بود، آنها از آن بیم داشتند که کشمکش بر سر رغیوه ممکن است بین شیخ و خوانین منجر به جنگ شود و این مسئله عامل بالقوه ای خواهد بود تا امنیت جاده کاروان رو را به خطر بیندازد. از این رو در بهار 1908 میان شیخ خزعل و صمصام السلطنه،ایلخان بختیار توافق نامه ای منعقد شد که بیشتر جنبه ی ترک مخاصمه داشت تا پیمان همکاری. در حقیقت نامشخص بودن وضع آینده مملکت و احتمال سرنگونی حکومت پادشاهی، بختیاری ها و شیخ خزعل را بر آن داشت تا اختلافات خود را کنار نهند... .» ص141

...روابط شیخ خزعل و بختیاری ها به این جا محدود نمی شد پس از یک دوره فراز و نشیب با روی کار آوردن رضاخان توسط انگلیسی ها،شیخ خزعل و بختیاری ها که متوجه خطر رضاخان شده بودند،اختلافات خود را کنار گذاشته و در ماه مه 1922 توافق نامه ای منعقد کردند. مفاد این توافق نامه ناظر بر همکاری طرفین در همه زمینه بود. تقریبا سه ماه بعد بختیاری ها در واقعه ی شلیل، با حمله به نیروهای دولتی و کشتن تعدادی از آنها، مانع رسیدن نظامیان به شوشتر شدند. شیخ خزعل نیز به پاس این حرکت بختیاری ها، متوجه ترفند رضاخان شد و از طریق سرپرسی لورین به آنها پیغام داد که او پای بند به توافقات خود با آنهاست.
در جریان قشون کشی رضاخان بر شیخ خزعل، مرتضی قلی خان، امیر مجاهد و سالار ارفع بختیاری تا لحظه آخر با شیخ خزعل بودند، هرچند نیروی این ها با نیروی بختیاری هایی که در واقعه ی شلیل در کنار شیخ قرار داشتند قابل قیاس نبود. همچنین در آن اوضاع و احوال تفنگچیان بختیاری به همراه تفنگچیان عرب و لُرهای سگوند در اهواز آماده رزم بودند. در حقیقت امیرمجاهد بختیاری فرمانده همه لشکرهای شیخ بود و در رامهرمز نشیمن داشت. در همبستگی امیرمجاهد و شیخ خزعل همین بس که حتی پس از تسلیم شیخ به رضاخان او در «تنگ کله» نزدیک سلطان آباد با نیروهای رضاخان می جنگید. سالارارفع بختیاری نیز در میدان نبرد در جایزان مستقر بود تا مانع پیشروی سپاه دولتیان شود.
اگر بهمئی ها را نیز به عنوان بختیاری بدانیم، در حقیقت اولین درگیری سپاه رضاخان با سپاه شیخ خزعل را حسین خان بهمئی در حوالی بهبهان رقم زد. در جبهه صویره و جبهه جایزان افراد قبایل عرب و بختیاری با واحدهای نامنظم دولتی می جنگیدند.
پس از تسلیم شیخ خزعل به رضاخان، او برای مرتضی قلی خان بختیاری نیز طلب عفو کرد و از رضاخان خواست تا مرتضی قلی خان را به حضور بپذیرد و حتی به هنگامی که رضاخان از رئیس کابینه خواست تا مرتضی قلی خان را ملاقات کند، شیخ نپذیرفت و رضاخان را مجبور کرد که خود شخصا مرتضی قلی خان را دیدار کند.
شیخ خزعل در دوستی و مودت آن چنان پای بند بختیاری ها بود که حتی به هنگانی که لورین از اوخواست تا از رضاخان عذرخواهی کند. او از «دسایس و آنتریک های بعضی مغرضین و مفسدین» سخن گفت، اما به صراحت بختیاری ها را از این گروه مستثنی کرد.

فراز و فرود شیخ خزعل/ص142-144
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.