زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

توضیحی درباره پست "اسلام و عصبیت قومی"

((١١ - ھمانگونه که مھاجران "آریایی" اقوام بومی ایران را "دیو" نامیدند و یونانیان بیگانگان را "بربر" شمردند، اعراب نیز اقوام غیر عرب را "عجم" ( گنگ و لال) می دانستند! آنھا مسلمانان غیر عرب را "موالی" یا بندگان خویش می شمردند و مشاغل مھم دولتی را ھرگز به آنھا واگذار نمی کردند.))

متاسفانه نویسنده در اینجا دچار یک مقایسه اشتباه شده و چون آریایی ها بومیان ایرانی را برای تمایز از خودشان دیو نامیده اند، نتیجه گرفته تقابل واژه عجم در برابرعرب نیز به همین صورت است و مفهومیست توهین آمیز. در حالی هیچ ملازمه منطقی بین این دو مثال نیست. عجم یعنی غیر عرب است چنانکه انیرانی یعنی غیر ایرانی و مفهوم اهانت باری در این دو واژه نیست.
چون عربها با ایرانیان به سبب نزدیکی جغرافیایی ارتباط بیشتری داشتند در بسیاری از موارد از این لغت عام-غیرعرب- بار معنایی خاصی اتخاذ شده برای تسمیه ایرانیان یا فارسیان.
اگر این واژه مفهوم توهین آمیزی داشت خداوند در قرآن، و نخبگان دینی -پیامبراسلام و امامان معصوم و سایرین- که از هرگونه نژادگرایی و قومیت گرایی و قومیت ستیزی مبرّا هستند، هیچ گاه از آن برای نامگذاری جمعیت کثیری از مسلمانان و حتی غیرمسلمانان، به سبب حساسیت موجود در واژه، استفاده نمی کردند.
در بین بسیاری از ادبا و شعرای ایرانیِ پارسی سرا نیز وضعیت به همین صورت است. بعنوان مثال اشعاری از سنایی که بارها از واژه عجم برای توصیف غیر عرب ها استفاده نموده:
مرد را چون هنر نباشد کم***چه ز اهل عرب چه ز اهل عجم
یا
به صلابت گشاده شام و عجم*** بستد از روم حمل زرّ و درم
----

اما آنچه باعث شده برخی ها از این واژه برداشت توهین آمیزی بکنند مربوط است به دوره اموی، و برخی چهره های سیاسی ماقبل آن است که به سبب تفکرات نژادگرایی شان، و دشمنی با حکومت ساسانی در ماجرای فتوحات و حتی قبل از اسلام - تسلط ساسانی ها بر شبه جزیره عرب و جنگهای رخ داده آن زمان- محملی ساخته بودند برای بروز نفرت درونی شان با استفاده از این واژه. طبعا آدم نژادگرا و قوم گرا از هر واژه حساسیت برانگیزی خصوصا اگر واژه خاصی باشد که قوم و نژاد درگیر با قوم اش را متمایز بکند استفاده می نماید و بار معنایی خاصی به آن می بخشد تا انگیزه منفی درون اش را بروز دهد. تکرار، و مرور زمان هم ممکن است به تثبیت مفهوم جدید خصوصا برای باورمندان به آن کمک می کند.
اما کاربرد ناشایست از این واژه، در دوره ای، معنای نخستین اش را مخدوش نمی کند:

ویکی پدیا:
«کلمه عجم قبل از این که به این معنی[ تحقیر] به کار رود بیشتر برای پارسیان به کار می‌رفت کما اینکه امروزه در خوزستان، اعراب هنوز هم به پارسی عجم می‌گویند و این عبارت نه تنها تحقیر آمیز نبود بلکه موجب افتخار هم بود به‌طوری‌که بعضی از عرب‌ها حتی در دوره جاهلی داستان‌های شکوه کسرایان عجم و ملک جم را با افتخار نقل می‌کردند»
این از بحث مردم شناسی این واژه!

اما بحثی دیگر:
گفته شده عجم به معنی گنگ و لال است و از اینجا ناشی شده که غیر عرب ها خصوصا فارسیان ناتوان از ادای برخی حروف و تلفظ شان هستند مثل حروف ص ذ ض ظ ض ع ح و ... .
ممکن است برخی -خصوصا نژادگرایان- به غیر عرب ها از این بابت عجم بمعنی گنگ و لال می گفتند اما این عده اقلیت اند واکثریت را نمایندگی نمی کنند و همچنین معنی اصیل واژه را مخدوش نمی نماید.
اما از نظر لغوی؛ کلمه عرب، در نزد زبان شناسان و نیز مترجمان فارسی قرآن یعنی فصیح و روشن.(به ترجمه های ایه41 سوره فصلت رجوع شود) از این لحاظ عجم یعنی ناعرب، غیر فصیح، ناروشن. کسی که زبان اش برای عربها روشن نیست حتی برخی عرب ها که عربی را خوب صحبت نمی کنند شامل می شود:
ویکی پدیای عربی:
«الأَعْجَم من لا یفصح ولا یبیّن کلامهُ وإن کان من العرب والذی فی لسانِه عجمة وإن أفصح بالعجمیَّة ج أعجمون وأعاجم»
«اعجم یا عجم، کسی که کلامش روشن و واضح نیست حتی اگر عرب باشد. کسی که در گفتارش ابهام است حتی اگر در یک زبان غیرعربی خاص(عجمی) فصیح ترین(یا تواناترین) باشد» 
ویکی پدیا:
«نظر لغت شناسان قدیم مانند فیروز آبادی در القاموس المحیط و ابن منصور در لسان العرب و فخر رازی و ابی الفتح موصلی این است که کلمه عجم ریشه در ع-ج-م دارد و به معنای ناواضح و مبهم است. و غیر عربی را گویند که عربی را به خوبی صحبت نمی‌کند. الزمخشری می‌نویسد که اعجمی یعنی ناروشن صحبت کردن...»
پس اگر به این سبب به کسی گفته شود عجم، توهین نیست بلکه بیان و توصیف یک حالت است. در هرحال اندیشمندان دینی و ادبی و زبان شناسی بهتر و تخصصی تر می توانند موضوع را بشکافند!
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.