زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

عصبیّت و برتری جویی قومی

سیاست سنتی با اینکه گاه بر تعارضھای خالصاً نژادی میان زرد و سفید و سیاه تکیه می زند، بیشتر اما بر عصبییّت قومی و "منافع ملی" استوار بوده است. ھر گرایشی از سیاست توسعه طلب سنتی می کوشد دستاوردھای تاریخی- فرھنگی یک ملت خاص را، که منافعش را بیشتر تأمین می کند، بر دیگر مجموعه ھای بشری مسلط گرداند. لذا به 'شبه علوم' (٣) متوسّل می شود تا برای قوم سلطه گر یک "ذات برتر" اثبات کند.
جنگ میان ملتھا در تاریخ، که به انگیزه سلطه گری و بھره کشی رخ می دھد، در پس افسانه ھا و مسلک ھای ناسیونالیستی 'پنھان' می شود تا جنگ را نمایی آرمانی و مقدّس بخشد. در این جنگھا ھر جنایت و خیانتی ھم در حق قوم بیگانه 'مجاز' شناخته می شود چرا که عصبیّت قومی ھمچون نژادپرستی سبب گشته است اندیشه و رفتاری را که معمولاً ملتھا در درون مرزھای ملی و در آئین نامه ھای دینی و اخلاقی خود "ناروا" و "ننگین" می شمارند، در بیرون مرزھای خویش و در برخورد با دیگر ملل "مشروع" و "غرور آفرین" تلقّی کنند. سیاست در تاریخ اساساً "علم قدرت" بوده است و قدرت سیاسی ھم در تاریخ ھمواره از درون اقوام و قبایل سر زده و تجلّی گاه قومی – نژادی داشته است، و از این جھت است که سیاست رایج سنتی به تعصّبات و آرمانھای قومی – نژادی آمیخته است.
بدنبال فروپاشی نظام دو قطبی و کوشش آمریکا و غرب در پی ریزی "نظم نوین جھانی"، پیوند سیاست با قومیّت و عصبیّت قومی آشکار تر و دردناکتر گردید که مفھوم آن بازگشت تاریخ به جنگھا و تصفیه ھای خونین قومی بود. این کشمکشھا و خشونتھای جاھلانه قومی، که ھمچنان در چھار گوشه جھان جریان دارد، جھت تجزیه و تضعیف کشورھا و تسھیل سلطه مطلقه آمریکا بر جھان امری بسیار ضروری می نماید. در واقع منافع ملی یا توسعه طلبی اربابان "نظم نوین جھانی" در پس این کشتارھا و خشونتھا بوده و ھست. گسترش و تقویّت عصبیّتھای قومی ھمچنین به تحکیم نظری مبانی سیاست سنتی انجامید و پی گیری اندیشه و رفتار 'نوین' سیاسی یا سیاست حق مدار را دشوارتر نمود.
برای درک ضرورت جدایی 'سیاست' از برتری جوییھای قومی – نژادی، و بکار گرفتن آن جھت شکوفایی و پیشبرد ارزشھای 'جھانشمول' انسانی، بھتر است نخست روند تاریخی آمیزش 'سیاست' با 'قومیّت' و 'نژاد پرستی'، و پیامدھای آنرا، در برخی از خطوط برجسته و اصلی آن از نظر بگذرانیم: ص119-120

٣- منظور از 'شبه علوم' در اینجا، افسانه ھا و خرافاتی است که خود را به صورت علوم انسانی و اجتماعی عرضه می نمایند. برای نمونه در "تیپ شناسی" یا "سنخ شناسی" فرھنگی و روانشناختی برای گروھھای انسانی خصایصی ابدی و تغییر ناپذیر قائل می شوند و بدتر از آن بحث می شود که چگونه اندیشه، رفتار شناسی و قابلیّت رشد و پیشرفت اقوام گوناگون با شکل و شمایل جمجمه و قد و ھیکل آنھا سازگار می باشد و...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.