زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

امام علی و عصبیت- بخش چهارم

بخش چهارم
مبارزه اصولی علی با عصبیّت عربی و ستم و تبعیض قومی، "موالی" و "عجم" را به جنبش تشیّع علوی پیوند داد و به گسترش جغرافیایی این جنبش در سراسر جھان اسلامی انجامید. بافت قومی مذھب شیعه که تا نیمھ قرن اول ھجری اساساً عربی بود، از این پس مرزھای قومی عرب را در نوردید و ملتھای ستم کشیده از حاکمیت عربی را به زیر پرچم سبز تشیّع گرد آورد. تشیّع علوی پاسدار ارزشھای فراقومی اسلام گشت. اقوامی که به انگیزه آزاد شدن از سلطه خداوندان 'زر' و 'زور' و 'تزویر'، به شعارھای توحیدی و مساوات جویانه اسلامی امید بسته و به دین اسلام گرویده بودند، در 'اسلام حاکم' اما با تلخکامی نابرابری عرب و عجم را آزمودند! اینان که ھمچنان در جستجوی اسلام انقلابی نخستین بودند، سرانجام گمشده خود را در اندیشه ھای علی (ع) و سیاست حق مدار او یافتند و به آئین تشیّع علوی گرویدند. ایران، عراق و مصر کانونھای عمدهٔ تشیّع گشتند.

نویسندگان "تاریخ فلسفه در جھان اسلامی" که عرب "اھل سنت" ھستند، ضمن بیان علل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیوستن ملل مغلوب و مردم محروم به تشیّع، اظھار می کنند که بجز شیعیان عرب کسانیکه تشیّع را پذیرفتند ھنوز اسلام در قلوبشان بخوبی جایگزین نشده بود (١۵). در ایران ھمچنین جنبشی پدید آمد ک به شیعیان شعوبی معروف گشت. اشتھار به نام شعوبیه از آنجا بود که اینھا آیه ١٣ از سوره حجرات ( ٩) را سرلوحه اعتقادات و برنامه ھای سیاسی خود قرار داده بودند.
آنھا با تکیه بر آیه یاد شده بر آن بودند تا شعار برابری اقوام و نژادھای انسانی را که از شعارھای راھبردی اسلام انقلابی نخستین بود، به سلاح نبرد با قومیّت ظالمانه عربی تبدیل کنند. این جنبش برابری طلب به سرعت در ایران گسترش یافت تا اینکه سرانجام از آرمانھای نخستین خود جدا افتاد! بافت اساساً یک ملیّتی نھضت و واکنش خودبخودی نسل دوم آن در برابر قومیّت عربی، آنان را از آن سوی بام به دامن قومیّت ایرانی انداخت!

با اعلام رسمی برتری ذاتی قوم ایرانی و تفاخر بر گذشته "شکوھمند" ایران باستان، جنبش شعوبیه آشکارا از شعار و آرمان پیشین خود دست برداشت و برتری جویی ایرانی پیشه کرد (١۶). این رویکرد نوین به نوبه خود به تحکیم قومیّت عربی انجامید. سران شعوبیه از ھنگامی که کوشیدند ملت ایران را از پیکره تمدن و فرھنگ اسلامی جدا کنند و بدتر از آن ریشه ھای خود را به نظام ساسانی و برتری جویی قومی ایران باستان برسانند، پایگاه توده ای خود را از دست دادند. 
زحمتکشان ایرانی ھنوز خاطره تلخ جور و ستم ساسانیان را در حافظه تاریخی خود داشتند، چرا که حتی پس از سقوط این نظام نیز از تیره ھای اشرافی باز مانده، چه آنھا که دست ھمکاری به خلفای عرب داده بودند و چه آنھا که "قھرمان ملی"! بودند و برای حفظ موقعیت اجتماعی – اقتصادی خویش با اعراب می جنگیدند (١٧)، به اندازه کافی ستم و بیداد دیده بودند.

توده ھای مسلمان نیازمند جنبشی بودند که آنھا را در نبرد با ستمھای قومی، نژادی و طبقاتی یاری و رھبری کند، نه آنکه قومیتی را در برابر قومیتی دیگر مطرح کند و اشرافیتی را بجای اشرافیتی دیگر بنشاند.
مردم ایران از اینکھ شعوبیه از شکوه و جلال خسروان دم می زدند و آنرا بجای دربار پر زرق و برق خلفای عرب می نشاندند، بیزاری جستند چرا که در کاخھای پر شکوه و جلال فرمانروایان تنھا فقر و رنج و خواری خود را می دیدند. آنھا از پیشوای عقیدتی خود علی (ع) آموخته بودند که کاخی بر پا نمی شود مگر آنکه ھزاران نفر کوخ نشین گردند... 

باری، گسست 'سیاست' از برتری جوییھای قومی – نژادی در زمامداری علی و پیوند آن با ارزشھای توحیدی فراقومی اسلام، سبب گردید که آئین تشیع علوی به اندیشھ راھنمای مردم در مبارزه با ستم و تبعیض قومی – نژادی – طبقاتی در جوامع اسلامی مبدّل گردد و به چنان پایگاه گسترده ای در میان توده ھای ستمدیده دست یابد که حتی جنبشھای سیاسی غیر شیعی نیز پوستین شیعی و علوی به تن کنند تا حمایت ضروری مردم را بدست آورند...

سخن آخر آنکه 'سیاست' در جھان امروز ھنگامی می تواند ابزار پیشبرد و اعتلای ارزشھای انسانی فرا قومی گردد که به پیروی از امام علی، پیشوای سیاست 'نوین' حق مدار، پیوند تاریخی خود با قومیت را از ھم بگسلد. عصبیت قومی که به خودی خود مانع از برآیند سازنده و خلاق دستاوردھای مثبت تاریخی – فرھنگی ملل، ھمبستگی خلقھا و پیشرفت اجتماعی بشریت می شود، در پیوند با سیاست زورمدار سنتی به جنگھا، ویرانیھا، خونریزیھا و کینه ھای بی پایان راه می برد. ص127-133
15 - برخی از این اقوام مستقیماً از دین پیشین خود به مذھب تشیّع در آمدند. برای نمونه مردم گیلان و مازندران تا مدتھا پس از سقوط ساسانیان ھمچنان بر دین زرتشت بودند تا اینکه مبارزان شیعه، که از دست حکومتھای خونریز اموی و عباسی گریخته بودند، به این نواحی امن روی آوردند. فعالیتھای سیاسی و عقیدتی آنھا بتدریج بر مردم شمال ایران تأثیر گذارد و آنان بدون جنگ و در کمال آگاھی و آزادی به مذھب تشیّع علوی گرویدند.

16 - چند قرن پس از نھضت شعوبیه، صفویان نیز کوشیدند تشیّع را سرپوش قومیّت ایرانی نمایند. کوشش قومیّت ایرانی در بھره برداری عقیدتی از اسلام و تشیّع، به تحریفات تاریخی و جعل احادیث راه برده است که بازشناسی و تحلیل آنھا بسیار ضروری می نماید. شعوبیه و صفویه از منابع تاریخی این جعل و تحریف ھا بوده اند. داستان ازدواج امام حسین با دختر یزدگرد سوم واپسین پادشاه ساسانی یکی از این نمونه ھاست. ھمچنین حدیثی به پیامبر! نسبت می دھند که: " از میان بندگان خدا، خدا را دو نژاد برتر و برگزیده است. از عرب قریش و از عجم فارس ". بر مبنای این سخن نژاد پرستانه و آن داستان ساختگی، از علی بن حسین پیشوای چھارم شیعه نقل می کنند که: " من پسر دو برگزیده برترم "! بدین ترتیب در شیعه ساسانی – صفوی، امام زمان نیز دارای تبار قریشی – پارسی و از فرزندان پیامبر اسلام و یزدگرد ساسانی است! (برای بررسی بیشتر به کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی از زنده یاد شریعتی رجوع کنید).

17 - بازماندگان تیره ھای اشرافی در رژیم ساسانی برای حفظ منافع و موقعیت طبقاتی خود روش سیاسی ھمانندی بکار نبستند. برخی این ھدف را در "ھمکاری خائنانه" با نظام خلافت، که به نوبه خود اشرافیت و قومیت عربی را نمایندگی می کرد، می دیدند و برخی نیز در "مبارزه قھرمانانه" با آن و کسب امتیاز سیاسی. نتیجه نھایی روش دوم نیز ھمان سازش و ھمکاری دسته نخست بود، چرا که دو طرف دعوا ماھیّت یکسانی داشتند. 
باری، "قھرمانان ملی" سرانجام توانستند موقعیت و منافع پیشین خود را حفظ کنند مشروط بر آنکه بنام خلیفه سکّه بزنند و خطبه بخوانند! اینان نه تنھا در استثمار مردم ایران شریک و ھمدست دستگاه خلافت گردیدند بلکه رسالت سرکوب دشمنان خلیفه را نیز بر عھده گرفتند. برای نمونه می توان به سرکوب خوارج و نھضت شیعی حسین بن علی و کشتار بیرحمانه علویان مازندران توسط یعقوب لیث صفّار به امر خلیفه عباسی اشاره کرد. این "قھرمان ملی" چنان در کشتار و آزار مردم گرگان و طبرستان پیش رفت که حتی عباسیان خونریز را به شگفتی انداخت و از روی ترس و نگرانی از یعقوب بیزاری جستند! (تاریخ ایران بعد از اسلام، عبدالحسین زرّین کوب).
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.