زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

زیگورات لینک ( وبلاگ فرعی زیگورات)

مطالب لینک داده شده در وبگاه زیگورات

امام علی و عصبیت - بخش اول

علی با نفی ریشه ای پدیده عصبیّت و بر ھم زدن تبعیضات قومی – قبیله ای موجود در جامعه، کوشید سیاست اسلامی را از قومیّت عربی جدا کرده و آنرا در خدمت ارزشھای جھانشمول انسانی درآورد. با رھبری علی اسلام بار دیگر دین جھانی و آئین برابری انسانھا شد. بیھوده نیست که دکتر علی وردی پژوھشگر عراقی اھل سنت می گوید:
" اگر علی نبود، اسلام در زمره ھمان ادیانی بود که در راه تسلط بر دیگران و استعمار می کوشند و اگر علی نبود سمت رحمتی که محمد بن عبدالله برای آن مبعوث شده بود، از دین اسلام منتفی می شد." علی تنھا به پیشبرد آرمانھای توحیدی خویش در جامعه می اندیشید و با اینکه از قبیله قریش بود،کوچکترین پیوند و ھمبستگی با این قبیله مسلط و برخوردار از خود نشان نمی داد. وی می گوید: " مرا با قریش چه کار است؟ بخدا سوگند آن زمان که کافر بودند با آنھا جنگیدم و اکنون ھم که راه آشوب و حق ستیزی در پیش گرفته اند باز با آنھا در جنگم " (از خطبه ٣٣ نھج البلاغه).
امام صادق می گوید ھنگامی که علی زمامدار مسلمین شد در یک سخنرانی به اعراب گفت: تا وقتیکه از خود چیزی دارم و درخت خرمایی در مدینه در اختیار من است بخدا قسم درھمی از بیت المال بر نمی دارم و ھمه را میان شما تقسیم می کنم. حال که من از خود جانبداری نمی کنم و چیزی برای خود بر نمی دارم می پندارید جانب شما را می گیرم و اضافه بر حقتان و از سھم دیگران به شما می دھم؟ (بزرگان عرب خواھان حفظ تبعیضات قومی – نژادی و طبقاتی بودند). 
برادرش عقیل بپا خاست و گفت: مرا با یک سیاه در مدینه برابر می کنی و به یک چشم می نگری؟ امیرالمؤمنین در پاسخ فرمود: بجایت بنشین، در اینجا کسی غیر از تو نبود که صحبت کند؟ ھیچ چیزی ترا بر یک سیاه برتری نمی دھد مگر پارسایی و عدالتخواھی (وسایل الشیعه).

با وجود اعتراضات گسترده بزرگان عرب، علی ھیچ قومی را بر دیگری برتری نداد و "موالی" (اقوام غیر عرب که توسط اشراف عرب استثمار می شدند) را با عربھای اصیل در حقوق اجتماعی و اقتصادی برابر نھاد: " در این باب با او سخن گفتند، پس در حالیکه چوبی از زمین برداشت و آنرا میان دو انگشت خود نھاد گفت: تمام قرآن را مطالعه کردم و برای عرب بر عجم به اندازه این چوب برتری نیافتم " (تاریخ یعقوبی). روزی یک زن عرب و یک زن ایرانی نزد علی آمدند و نیازمندی آشکار کردند. دستور داد به هر یک25 درھم و یک خروار گندم عطا کنند. زن عرب که از دوره عثمان در آمده بود و برابری اقوام مسلمان را بر نمی تافت، اعتراض کرد و گفت: ای امیرالمؤمنین من زنی از عربم و این زنی از
عجم. علی دو مشت خاک برداشت و در برابر زن عرب گرفت و گفت: میان این دو مشت خاک چه تفاوتی است؟ سپس افزود: بخدا عرب را بر عجم در اموال عمومی و درآمد بیت المال برتر ندانم ''. ولی " معاویه برای شرف خانوادگی و نسب اشرافی دو ھزار درھم اضافه حقوق می داد " (الغارات). 

علی چون اخلاص و صداقت مسلمانان غیر عرب را دیده بود به آنھا توجه خاصی در تعلیم و تربیت می نمود و بیشتر به آنان تکیه داشت. مصریھا بزرگترین نیروی اجتماعی علی را تشکیل میدادند و انقلاب ضد عثمانی را اساساً اینھا به ثمر رسانده بودند. مغیره بن ضبی گوید: " علی به موالی نومسلمان عجم و ایرانی توجه بیشتری داشت و با آنھا مھربانتر بود وعمر برعکس از آنھا خوشش نمی آمد و از آنھا دوری می کرد و گریزان بود " ( 14)
عباد بن عبدالله اسدی گوید: " من در روز جمعه نشسته بودم و علی بر روی یک منبر آجری خطبه می خواند و صعصعه بن صوحان (از یاران دانشمند علی) پای منبرش نشسته بود. اشعث بن قیس (رئیس قبیله کنده و خائن معروف) آمد و پا بر گردن مردم می گذاشت تا در برابر علی رسید و گفت: ای امیر مؤمنان این موالی و عجم در نزدیکی به تو بر ما غلبه کرده اند و در نزد تو مقرب شدند! ابن صوحان گفت البته امروز علی بیانی کند که پرده از چھره عرب بردارد و آنچه نھان است عیان شود، و علی فرمود: کیست که مرا معذور می دارد و ملامتم نمی کند اگر این شکم گنده ھای بی فایده و بی خاصیت را کیفر دھم. این شکم گنده ھا (اشراف عرب) مثل الاغی که در بستر بیارامد در بستر نرم می آرامند و آنھا (موالی و عجم) بخاطر خدا فعالیت می کنند و آفتاب می خورند و آنگاه از من می خواھند آنھا را از خود برانم تا از ستمکاران باشم ... " (الغارات، ابن ابی الحدید).
14- عمر که فزونی اسرای ایرانی را در جلولا و نھاوند دیده بود، ھمواره می گفت از فرزندان این
زنان به خدا پناه می برم. ولی حتی این 'ترس' ھم مانع از آن نشد که دست از قومیّت عربی بر دارد.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.