ترس غربیان از ولایت: از زمانی که اروپائیان
نهضت «استشراق»
را شروع کردند و سیل مستشرقین را روانۀ سرزمین های اسلامی کردند شیعه و
کاربرد ولایت را به خوبی شناختند به حدی که می توان گفت در شناختن این اصل
و بقول خودشان «چاشنی ولایت» بهتر از محققین خود ما به عمق مسئله رسیدند.
از آن روز طی نوشته های به ظاهر علمی و تحقیقی و در واقع سمّی و تحریفی،
با وارونه کردن اصول تاریخی در صدد آمدند که در جریان تاریخی شیعه، وصایتیان را اصل و ولایتیان را غیر اصیل، معرفی کنند. جناب مدرسی از امریکا (مرکز کابالیسم) برای ما کتاب
«مکتب در فرایند تکامل» می نویسد و می فرستد، کتابی که در محافل غافلان موج هائی ایجاد کرد، به لطف خدا با کتاب
«مکتب در فرایند تهاجمات تاریخی» بقول عرب ها «اَلقمته الحجر» پاسخ علمی، حدیثی، تاریخی، عینی و ملموس، دادم که موج شان بر علیه خودشان برگشت.
دکتر شریعتی شیعۀ ولایتی را شیعۀ صفوی می نامد و
شیعه وصایتی را شیعۀ علوی. عدّه ای با او به مقابله برخاستند و گفتند که
او سنّی است. او هم در جواب شان گفت: در عربستان سخنرانی من را بایکوت
کردند که شیعه تندرو است. اما واقعیت این است که او شیعۀ وصایتی است نه
سنی. و عدم شناخت وصایتیان یک خلاء است که محققان ما به آن توجه ندارند.
منبع: کتاب:انسان و علوم انسانی در صحیفه سجادیه،جلد دوم ص163-169